فاکتورهای جذابیت و زیبایی چهره

 

زیـبـایی فیزیکی شـاید در زنان همه چیز نباشد، اما یقینا"
یـک عـامــل بسـیار حیاتی میباشد. درست است که ما در
قـرن 21 بسر میبریم امـا حقیقت تلخ و بی رحم آنست که
اغــــلب زنان به اینکه ظـاهر و جذابیت جسمی آنان در نزد
مردان بسیار حائز اهمیت اسـت، واقف میباشند. مردان در
رتـبـه بندی زیبـایـی زنـان از فـهرستـی از مشـــخصات بارز
فیـزیکـی بـهره مــیگیرند. این ویژگیها و مشخصات جسمی
که "زیبا" قلمداد میگردند در واقع شاخصها و علایم باروری،
تندرستی و جوانی میباشند که مردان بطور ناخودآگاه آنها
را در هنـــگام همسر گزینی در زنان جستجو میکنند. برای
مـثـال زنـی کـه (متـاثـر از هورمـون اسـتـروژن) دارای چـانه
کـوچـک و نـسـبت دور کمر به  دور باسن پایین است از دید
مـردان زیبا بنظر میرسد زیرا این خصایص جسمی نمایانگر
باروری خوب، سلامت عمومی و توانایی زایمان است.

در واقع میزان بارور بودن یک زن به سطح هورمون استروژن بدن وی بستگی داشته و سطح بالای این هورمون در زنان خود را بصورت چهره و اندام زیبا نمودار میسازد. تعیین ارزش هر فرد بر اساس زیبایی و جذابیتهای فیزیکی صرف آن فرد گرچه موجب آزردگی خاطر و بی عدالتی مفرط میگردد اما هیچگاه این نوع رویکرد به افراد متوقف نخواهد گشت.

در جامعه معمولا خصوصیات شخصیتی مثبت به زیبا رویان و خصوصیات شخصیتی منفی به  افراد نا زیبا و غیر جذاب نسبت داده میشود. برای مثال یک فرد زیبا و جذاب در عین حال فردی موفق، باهوش، دوست داشتنی، اجتماعی، قابل دسترس، مهیج، خلاق، پر مشغله، با اخلاق، وفادار و مهم ارزیابی میگردد اما یک فرد غیر جذاب از نظر مردم فردی غیر اجتماعی، تنبل، ناموفق، کسل کننده، دروغگو، خلافکار و خیانتکار تعریف میگردد. به خاطر داشته باشید که زیبایی ظاهر و اندامها تنها یکی از فاکتورهای جذابیت بوده و زیبایی ایده آل نیز بندرت در افراد مشاهده میگردد.

 

فاکتورهای جذابیت زنان از نگاه مردان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- علائم جـوانی ( انـرژی، انــعطاف پذیری، پوست هـموار
و شفاف، سرزندگی )

2- علائم تندرستی ( پوســت شـــفـاف، فـقـدان بـیماری،
تناسب اندام)

3- بالا تنه (سیـنــه های) بزرگ. سیـنه ها و باسن خوش
فـرم، سـفـت و کـامـلا گـرد. (که نشانه سلامتی و توانایی
تولید مثل میباشند)

4- نسبت دور کمر به دور باسن. هر چه این میزان کمتر باشد زن جذاب تر و زیبا تر بنظر میرسد. نسبت 0،6 تا 0،8 نشانه سلامتی و باروری زن بوده و  0،7 ایده آل ترین نسبت میباشد.


5- تقارن در جسم و صورت.
یـــکی از عوامل بسیار مهم در هر
دو جنس محسوب میگردد. تطابق
نیمه راست و چپ بدن.

5- چهره کودکانه (بیبی فیس) و تخم مرغی شکل.
6- عدم وجود هر گونه نشان بیماری و یا پیشرفت سن: چین وچروک، موی سر خاکستری، رنگ رخسار نامناسب، لکه های روی پوست، دندانهای ناسالم در تمام جهان نازیبا تلقی میگردد.
7- موهای براق، ضخیم و پرپشت.
8- دندانهای سفید، متقارن و بزرگ.
9- پیشانی بلند تر. (نشانه حجم مغز بیشتر و هوش بالاتر)
10- چشمان درشت با فاصله بیشتر از یکدیگر.
11- ابروهای نازک و تیره.
12- مژه های تیره تر و بلندتر.
13- بینی باریک و کوچک.
14- لبهای پر.
15- صورت باریک.
16- استخوان گونه برجسته  و چانه کوچک.
17- پاهای کشیده و بلند. (البته متناسب با دیگر اجزاء بدن) زانوهای لاغر- بدن بی مو، ناخنهای آراسته و اندکی بلند (و نه ناخنهای مصنوعی!)



*
زنان برای افزایش تقارن و برجسته نمودن علایم جوانی و زیبایی و باروری متوسل به: جراحی زیبایی، رژیم غذایی، لوازم آرایشی و آرایشگاهها می گردند.

* بر خلاف تصور مردان زنان لاغر را نمی پسندند بلکه مردان شیفته انحناء، پیچ و خمها و قوسهای ظریف اندام زنان میباشند.

* مردان پوست تیره و سبزه را بیشتر از پوست رنگ پریده و سفید می پسندند.

* مردان ترجیح میدهند با زنی باشند که سنش 2 سال کمتر از آنان باشد.

* هر اندازه سن مردان افزایش می یابد همسر (جفت) جوانتر و کم سن و سالتر را ترجیح میدهند!

* پیری (سن) مهمترین دشمن زیبایی است. یکی از علایم پیری همانا چین و چروک پوست میباشد که معمولا قرار گرفتن بیش از اندازه در معرض تابش آفتاب مسبب آن است و احتراز از نور خورشید و استفاده از کرمهای ضد آفتاب یکی از راهکارهای اساسی در پیشگیری از بروز چین وچروک میباشد.


نکته:
چگونه هنگام عکس انداختن جذابتر بنظر آیید:

1- اندکی دهان خود را باز نگه دارید.
2- به پایین نگاه کنید.
3- موهای خود را از پیشانی کنار بزنید. تا پیشانی شما کاملا نمایان گردد.
4- اندکی چشمان خود را ببندید.

 

فاکتورهای جذابیت مردان از نگاه زنان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- حداقل 10 سانتیمتر بلند قامت تر از همسر خود باشد.
2- نـسـبـت ایـده آل دور کـمر به دور باسن برای مردان 0.9
میباشد.
3- جسم عضلانی، قفسه سینه بزرگ، تناسب اندام.
4- استخوان گونه و فک برجسته.
5- مدل موی منحصر بفرد.
6- صورت باریک و پوست قهوه ای تر.
7- نیمه فوقانی صورت عریض تر از نیمه تحتانی باشد.
8- عدم وجود چین و چروک میان بینی و گوشه دهان.
9- تقارن در دو نیمه بدن و صورت.
10- پاهای کشیده.
11- موی بدن کم.
12- ناخنهای کوتاه و آراسته.
13- دندانهای سفید، بزرگ و ردیف.
14- چهره کودکانه.

* زنان مردان مسن تر از خودشان را ترجیح میدهند.( بعلت توانایی و استقلال مالی بیشتر)

* میزان سلطه و قدرت مردان تعیین کننده میزان جذابیت و زیبایی آنان نزد زنان میباشد. (توانایی مردان در محفاظت و پشتیبانی از زنان)

* مردان با اجزاء صورت و بدن متقارنتر نیز اسپرمهای بارور تر و سالم تری دارا میباشند.

 

ابعاد و تقارن در چهره ایده آل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


1- قانون یک پنجم
: صـورت را میتوان با استفاده از پهنای
چـشـم بـه عـنـوان واحـد اندازه گیری به 5 قسمت مساوی
تقسیم کرد. یک صورت ایده آل به اندازه 5 چشم پهنا دارد.


2- خط افقی فرانکفورت:
در تصویر نیمرخ خطی که از
روبروی برامدگی پیشــــانی میان دو ابرو آغاز گردیده و تا
چانه امـتـداد مـی یـــابد باید خطی کاملا عمودی باشد.
هنـگامـی کـه خط فــرضی افقی (قرمز) فرانکفورت که از
بالای کانال گوش عبور میکند با کف اتاق موازی گردد در
ایـن حـالت سر در وضعـیـت کــاملا صــاف قـــرار دارد و در
عکس برداری میتوان از آن کمک گرفت.

3- پهنای بینی از قاعده تقریبا باید به اندازه  فاصله  میان دو چشم از یکدیگر باشد.
4- طول لب بالا باید 2 برابر طول لب پایین و چانه باشد.
5- نوک بینی باید اندکی بسمت بالا متمایل باشد.

6- زاویه میان بینی و صورت: 36 درجه.

7- زاویه میان بینی و پیشانی: 120 درجه.

8- زاویه میان بینی و چانه: 130 درجه.

 

دلسوخته


 

سونا و فواید آن

 

خاستگاه و زادگاه سونا کشور فنلاند میباشد. قدمت سونا در این کشور به 1000 سال پیش باز میگردد. سونا در کشور فنلاند یک آیین کهن و مقدس محسوب میگردد. سونا هویت یک فنلاندی است. به چند مورد از ویژگیهای این آیین در نزد مردم فنلاند توجه کنید:

* حـتــی جلسات کاری نیز ممکن است در فنلاند در سونا
برگزار گردد.

* شـمـار سـونــاها در کشور فنلاند از تعداد خودروهای این
کـشــور افزونتر است. به ازای هر 4 فنلاندی یک سونا وجود
دارد.

* در نزد مردم فنلاند سونا به قداست کلیسا بوده و درطی
اقـامتشان در سونا طوری رفتار میکنند که گویی در کلیسا
حضور دارند.

* در فصل زمستان فنـلانـدی هـا عــادت دارند پس از سونا
گرفتن در دریاچه  و یا برکه بسیار سـرد و یــــخ زده آب تنی
کنند و یا روی برف غلت بزنند.

انواع سونا:

1- سونای خشک: میـزان رطـوبـت در ایـن ســونا 5 تا 10
درصد و درجه حرارت 90 تا 100 درجه سانتی گراد میباشد.
 
2- سونای مرطوب: میـزان رطوبت در این سونا 15 تا 30
درصد و درجه حرارت 75 تا 85 درجه سانتی گراد میباشد.

3- سونای بخار: مـیـزان رطـوبـت در ایــن ســونا 40 تا 65 
درصد  و درجه حرارت 45 تا 65 درجه سانتی گراد میباشد.

4- حمام بخار: مـیــزان رطوبت در این سونا 100 در صد و
درجه حرارت 40 تا 45 درجه سانتی گراد میباشد.

5- سونای مادون قرمز: در این سونا بر خلاف دیگر سونا
ها از حرارت دهنده مادون قرمز استفاده میگردد. ( در سونا
هـای سنـتی از کوره های با منبع انرژی گاز، الکتریسیته و
یا چوب استفاده میگردد). در سونای مادون قرمز و یا اینفرا
رد
(INFRARED) فضــای اتـاق گـرم نمیـگردد بلکه بدن افراد
داخـل سـونا مستـقـیـما" تـوسط پرتوهای مادون قرمز گرم
میگردد.

6- سونای گیاهان معطر: نوعی از سونای بخار است که در آن اسانس گیاهان معطری همچون اوکالیپتوس، نعناع، دارچین، لیمو. کاج بروی سنگهای هیتر سونا پاشیده میگردد تا عطر آنها در فضا پخش گردد. رایحه اینگونه گیاهان بسیار نشاط آور و شفا بخش است.

در یک سونای مدرن میتوان اقلام زیر را مشاهده کرد:

ساعت شنی- هیتر - لامپ روشنایی - سطل آب - حوله - رطوبت سنج - دماسنج-ملاقه ویژه سونا - اسانس گیاهان معطر - زیر پایی.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سونا ها در انواع انفرادی، عمومی و قابل حمل ساخته میگردند.

چگونه از سونا استفاده کنیم

1- پیش از ورود به اتاق سونا جواهر آلات، ساعت، عینک و لنزهای طبی خود را از خود جدا کنید.

2- قبل از آنکه وارد سونا گردید بهداشت فردی را رعایت کنید. دوش بگیرید و خود را با صابون بشویید.

3- به محض ورود به سونا برای آنکه بدنتان به گرما عادت کند ابتدا روی زمین و یا نیمکت پایین بنشینید. سپس به نیمکت فوقانی سونا بروید. البته میتوانید زیر خود یک حوله کوچک نیز بیندازید .

4-چند دقیقه به همین صورت در سونا بنشینید  تا گرما به بدن شما نفوذ کرده و روزنه های پوست شما باز گردند.

5-سپس از سونا خارج گشته و مجددا دوش بگیرید و خود را با صابون بشویید.

6- اکنون به داخل حوضچه آب سرد بروید. البته تمام بدن خود را همزمان داخل آن کنید تا  خون در سرتاسر بدنتان بطور یکنواخت تغییر دما دهد.

7-سپس به مدت 10 دقیقه استراحت کنید.

8- شما مجاز هستید این چرخه را (گرم شدن- سرد شدن - استراحت) را در هر جلسه 3 تا 4 بار تکرار کنید.

9-در پایان نیز پیش از آنکه لباسهای خود را به تن کنید، صبر کنید تا حرارت بدن و ضربان قلبتان کاملا به حالت طبیعی خود باز گردد.

10-درون سونا میتوانید حرکات کششی ملایم و کوتاهی نیز انجام دهید.

نکته:

1- حتی در سونای خشک نیز باید رطوبت در فضای سونا وجود داشته باشد و گر نه به ریه ها، پوست و چشمهای شما آسیب وارد می آید.

2- در سونا با ریختن آب بروی سنگهای هیتر میتواند میزان رطوبت اتاقک سونا را تنظیم کنید. همچنین با این کار یک افزایش حرارت موقتی را ایجاد خواهید کرد.

3-در سونا نیمکتهای ردیف اول گرمای کمتری نسبت به نیمکتهای فوقانی دارند چراکه گرما بسمت بالا حرکت میکند.

4-در هر بار بیش از 15 تا 20 دقیقه در سونا باقی نمانید.

5- به هیچ عنوان قبل و بعد از سونا از مشروبات الکلی، قهوه و نوشابه های گازدار استفاده نکنید.

6-دو ساعت فاصله زمانی بین غذا خوردن و سونا رفتن ضروری می باشد. هیچگاه با شکم خیلی پر و یا خالی به سونا نروید.

7-در هفته بیش از 2 بار به سونا نروید.

8- سونا سبب کاهش آب و الکترولیتهای بدن میشود. در هر جلسه سونای 20 دقیقه ای بدن یک لیتر آب از دست میدهد. بنابراین پس از سونا آب و یا یک آبمیوه خنک بنوشید تا آب از دست رفته بدنتان جبران گردد.

9-افرادی که سابقه فشار خون بالا و یا دچار هرگونه بیماری قلبی-عروقی میباشند نباید بلافاصله پس از سونا دوش آب سرد بگیرند و یا داخل حوضچه آب سرد بروند.

10-سونا  بطور موقت با دفع مایعات وزن بدن را کاهش میدهد. اما  وزن بدن پس از مصرف آب و نوشیدنیهای دیگر بسرعت به حالت اولیه خود باز می گردد.

چه کسانی نباید به سونا بروند؟

1-افرادی که دچار مشکلات قلبی و تصلب شرایین بوده و یا از ناراحتی های ریوی رنج میبرند می بایست پیش از رفتن به سونا با پزشک خود مشورت کنند.

2-کودکان زیر 4 سال از آنجایی که سیستم لنفاوی بدنشان بطور کامل رشد و تکامل نیافته نباید به سونا بروند.

فواید سونا برای سلامتی

1- پس از 10 تا 15 دقیقه ورود به سونا ضربان قلب 30 درصد افزایش یافته و برونده قلب 2 برابر میشود. جریان خون عمقی کاهش یافته و جریان خون سطحی افزایش مییابد. فشار خون نیز کاهش می یابد. حرارت پوست تا 10 درجه و حرارت داخلی بدن تا 3 درجه میتوانند افزایش پیدا کنند. عروق سطحی پوست منبسط میگردد.

2-موجب انبساط خاطر گردیده  و آرامش بخش است.

3-با اتساع عروق خونی و افزایش گردش خون درد را تسکین میدهد.

4- سونای بخار بهترین درمان برای مشکلات تنفسی از قبیل: برونشیت، لارنژیت، سینوزیت و تنگی نفس میباشد.

5-بهبود جریان خون و تقویت سیستم قلبی-عروقی.

6-افزایش انعطاف پذیری مفاصل و عروق خونی بدن.

7-میتواند فشار خون بالا را درمان کند.

8-تسکین تنش و استرس-و خستگی جسمی و روحی.

9- تمدد اعصاب - شل کردن عضلات - رفع گرفتگی عضلات.

10- پوست بدن را لطیف تر، شاداب تر و روشن تر میسازد. پاک سازی سطح پوست از سلولهای مرده.

11-تسکین درد مفاصل در آرتروز و دیگر بیماریهای التهابی.

12-افزایش اکسیژن رسانی به سلولهای بدن.

13- کاهش و التیام آکنه، اگزما و زخمهای پوستی (البته زخمهای خشک و بسته)

14- افزایش سوخت و ساز بدن. هر جلسه 30 دقیقه ای سونا باعث سوختن 300 تا 500 کالری میگردد. بنابراین سونا سبب میگردد تا بدن کالری بیشتری بسوزاند.

15-تنظیم و کنترل وزن فعلی.

16-بهبود کیفیت خواب.

17-باز شدن راههای تنفسی.

18-تعریق یکی از مکانیسمهایی ست که بدن توسط آن سموم و مواد زائد را از  بدن  دفع میکند. تعریق در سونا سبب دفع سموم: سدیم، الکل، نیکوتین، کلسترول، فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، جیوه، روی ...)، اوره و اسید لاکتیک میگردد. در واقع سونا یک شیوه سمزدایی بسیار کارآمد است.

19-با القای حالت تب مصنوعی سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و مقاومت بدن را در برابر هجوم ویروسها و باکتریها افزایش میدهد.

20-بسیار لذت بخش است .

 

دلسوخته

 

۸ خصوصیت یک مرد واقعی

 

درس امروز درسی پایه ای و اساسی است، در مورد پایه و اساس مرد بودن است. با کلیه ی اطلاعاتی که در دست دارم، مطمئن هستم که شما بحث درمورد چنین مسائلی را بی فایده می دانید و خواهید گفت چرا وقتی مسائل مهمتری مثل کار و تجارت هست، باید چنین چیزهایی یاد بگیرید.

پاسخ این سوال بسیار ساده است:

برای ساختن یک خانه ی فوق العاده، ابتدا باید یک فونداسیون محکم بسازید تا بتوانید سایر چیزهای زیبا را روی آن قرار دهید. برای ساختن یک مرد بزرگ نیز، نیاز به یک پایه و اساسی استوار و مستحکم است تا بعد بتوانید چیزهای کوچک دیگر را روی آن اضافه کنید.

طی چند سال گذشته به من ثابت شده که اکثر مردها فاقد این فونداسیون و بنیاد هستند تا بتوان به آنها قانون ها و اصول دیگر را آموزش داد. تعاریف بسیاری برای یک مرد وجود دارد و افراد مختلف نظریه های متفاوتی دارند. اما من در اینجا آنچه واقعاً لازم است بدانید را برایتان آورده ام.

ویژگی اول:  یک مرد واقعی محکم و قوی است

یک مرد واقعی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند، بیمار نمیشود، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است. و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.

ویژگی دوم:  یک مرد واقعی متمرکز است

یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل داشته باشد.  یک مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز میکند. هیچگاه خود را روی سکس متمرکز نمی کند. سکس در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده، خود به خود به سراغش می آید.

ویژگی سوم:  یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند

یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه ی خانوادگی خود اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و مقرراتی تعیین کند.

ویژگی چهارم:  یک مرد واقعی غیبت نمی کند

یک مرد واقعی دهانش را می بندد و اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه میدارد. یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند  و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.

ویژگی پنجم:  یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست

هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده ی انجام قولی بر نمی آید، هیچوقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.

ویژگی ششم:  یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد

یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچوقت کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر میشناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچگاه اجازه نمی دهد که فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.

ویژگی هفتم:  یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد

یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.

ویژگی هشتم:  یک مرد واقعی زن نما نیست

یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند. روی سینه و شکمش را نمی تراشد. او می داند که به استثنای آرایشگرش، سایر ملزومات و نیازهای بهداشتی او باید توسط یک زن انجام گیرد. یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می داند که چطور باید شیک باشد.

 

درس تمام شد

خوب امروز چه یاد گرفتید؟ یاد گرفتید که قبل از اینکه بخواهید خود را یک مرد بنامید، تکالیف زیادی دارید که باید انجام دهید.

نکته ی دیگری که باید به خصوصیات یک مرد واقعی اضافه کنم این است که: یک مرد واقعی همه چیز را ساده می گیرد. اگر لغات و اصطلاحات قلمبه سلمبه بلد باشد، به ندرت از آنها استفاده می کند و سعی می کند درمقابل افرادی فقط از آنها استفاده کند که تصور می کنند از او بالاتر و برتر هستند.

درس همین جا به اتمام رسید.

دلسوخته

 

معانی حقیقی احترام

در آغاز هر سال افراد تصمیمات و اهداف جدیدی را برای یک سال خود در نظر می گیرند، اما چیزی هست که انسان ها همیشه به دنبال آن هستند و این مطلب مهم و ارزشمند چیزی نیست جز کسب "احترام." اگر دیگران به شما احترام بگذارند و برایتان ارزش قائل باشند این امر سبب می شود که عزت نفس شما افزایش پیدا کرده و احساس کنید فرد ارزشمندی هستید. در مورد این مطلب چه بسیار صحبت هایی که نمی شود، به صورت اتوماتیک وار انتظار داریم که دیگران این حس را به ما منتقل کنند و زمانیکه در مقابل ما یک چنین کاری را انجام ندهند، به سرعت متوجه می شویم. اما اگر بخواهیم با خودمان روراست باشیم باید به این نکته اشاره کنیم که افراد بسیار زیادی هستند که معنای حقیقی این واژه را نمی دانند.

به عنوان مثال می توان گفت که احترام در رفتار ما نمود پیدا می کند، نه در گفته هایمان. زمانیکه یک چنین ویژگی هایی در رفتار و اخلاقیات ما دیده نشوند، به ویژه در مورد مسائل جزئی و کوچک، آنوقت به وضوح می توان فقدان ارزش را مشاهده کرد. در روابط رمانتیک احترام ارتباط مستقیمی با میزان عشق و تعهد و سرسپردگی دارد. شما نمی توانید کسی را که برایش هیچ گونه ارزشی قائل نیستید دوست بدارید از این گذشته اگر ارزش و احترام میان شما دو نفر وجود نداشته باشد، چگونه می توانید نسبت به هم متعهد باشید، حتی برای یک مدت زمان کوتاه. اگر میان شما ارزش و احترام وجود نداشته باشد، دلتان نمی خواهد زمانی را در کنار یکدیگر سپری کنید، افسوس می خورید که چرا زمانی را که می توانید با فرد دیگری که برایش ارزش قائل هستید را با شخصی سپری می کنید که برایتان اهمیت ندارد. زمانی که کسی را دوست نداشته باشید به هیچ وجه نمی توانید به او اعتماد کنید. هنگامیکه اعتماد میان طرفین از بین برود آنوقت تمام احساس هایی که میان افراد رد و بدل می شود ساختگی شده و رابطه سلامت خود را از دست می دهد. شما دیگر هیچ گونه احترامی را برای فرد مقابل قائل نیستید، به تمام کارهای او مشکوک می شوید و از وجود و حضور آنها دیگر لذت نخواهید برد.

6 بعد احترام

گاهی اوقات سوء برداشت از یک کلمه می تواند احترام میان دو نفر را از بین ببرد. گاهی اوقات واژه احترام را هر کجا که بخواهیم به کار می بریم و تصور می کنیم که دوای هر دردی است. باید توجه داشت که احترام یک واژه تنها و تک معنا نیست. این واژه دارای ابعاد مختلف دیگری نیز می باشد که در این قسمت نگاه کوتاهی به 6 بعد دیگر آن می اندازیم:

1- کنجکاو بودن
2- توجه کردن
3- گفتگو کردن
4- حساس بودن
5- اختیار دادن
6- شفا بخشیدن

اگر ما این 6 مورد را در مورد کسی که ادعا می کنیم، برایش ارزش قائل هستیم اجرا نکنیم باید بگویم که متوجه معنا و مفهوم واقعی احترام را متوجه نشده ایم.

کنجکاو بودن

احترام ابتدا از حس کنجکاوی نشات می گیرد. ما به فرد مقابل علاقه پیدا می کنیم و دلمان می خواهد تا آنجا که می توانیم در مورد او چیزهای مختلفی بدانیم. در قرارهای ملاقات اولیه سعی می کنیم هر سوالی را که لازم است مطرح کنیم تا حس کنجکاوی خود را ارضا کنیم. در صورتی که نتوانیم این حس را آنطور که باید و شاید اغنا کنیم، احساس نارضایتی و عدم پذیرش به ما دست می دهد.

توجه کردن

زمانی که حس کنجکاویمان در مورد کسی که دوستش می داریم ارضا شد، تمایل پیدا می کنیم که تمام توجه خود را معطوف او کنیم.  در حقیقت در این مرحله در کنار توجه حس کنجکاوی هم رشد می کند چرا که طرف مقابل حس ارزشمندی را از چشم های ما می خواند. البته میزان ارزشمندی به مقدار کنجکاوی و توجه بستگی دارد که دو طرف نسبت به هم چه عکس العمل هایی را انجام می دهند. اگر اطلاعاتی که آنها در اختیار ما قرار می دهند، ضعیف باشد و ما را راضی نکند به سرعت علاقه خود را نسبت به آنها از دست می دهیم توجه ما از آنها گرفته می شود و به سراغ فرد دیگری میرویم، اما اگر احساس کنیم که این توجه باعث ایجاد پیوندهای عمیقی میان ما می شود، روابط تنگاتنگ شده و علاقه و جذابیت نیز افزایش پیدا می کند. در یک چنین حالتی چه بسا توجه بیشتری را به فرد مقابل اختصاص می دهیم و برای جلب توجه آنها نیز هر کاری که دستمان بر بیاد را انجام می دهیم.

گفتگو

قسمت اعظم توجه خود را باید از طریق گفتگو به طرف مقابل انتقال دهیم چرا که تا وقتی که با آنها صحبت نکرده باشیم نمی توانیم بفهمیم که علایق و جذابیت های آنها کدام هستند. ما به طور شفاهی با طرف مقابل ارتباط برقرار می کنیم و برایشان آنقدر ارزش قائل هستیم که بخواهیم وقتمان را صرف شنیدن حرف هایشان بکنیم. از همه این حرف ها گذشته از نفس صحبت کردن با او نیز لذت می بریم. در حالیکه هزینه های گزافی را صرف تماس های تلفنی و قرارهای ملاقات می کنیم،  اما باز هم از انجام این کار لذت می بریم. زمانیکه این حس احترام و ارزشمندی وجود نداشته باشد فرد کمترین تمایلی را به صحبت کردن با فرد مقابل از خود نشان نمی دهد و به هیچ وجه مجذوب او نخواهد شد. زمانی که ارزش در میان نباشد، حتی ممکن است تفکرات غلطی از روی جنسیت، رنگ پوست، و نژاد آنها نیز برداشت بکنیم. با برداشت های غلطی که از آنها می کنیم نوعی نگرش منفی در ذهنمان ایجاد شده و با آنها به درستی برخورد نخواهیم کرد. شاید در همان لحظه گفتگویی با آنها انجام دهیم اما این امر صرفاً به دلیل عصبانیت، اضطراب و پیش داروی هایی است که در ذهنمان جریان دارد و از سر ارزش و احترام نیست.

حساس بودن

این مورد هسته اولیه احترام را تشکیل می دهد.

در یک چنین حالتی دیگر به دنبال این نیستیم که آنها را عوض کرده و رفتار و کردارشان را طوری تنظیم کنیم که مطابق میلمان باشند. به طور کامل در مورد فرهنگ، ارزش ها، و هویت آنها آگاه هستیم و می دانیم که تمایل دارند چه فردی باشند. برای نظریات، ایده ها و عقایدشان ارزش قائل هستیم، با تمام وجود به حرف هایشان گوش میدهیم و در مورد مسائلی که برایشان اهمیت دارد صحبت می کنیم. تمام این موارد در نشان دادن حساسیت شما به طرف مقابل از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. اگر خودمان و نیازهای شخصیمان را اولین اولویت قرار بدهیم، و فقط به فرهنگ، نظریات و ایده های شخصی خودمان توجه کنیم باید بدانیم که هیچ حسی نسبت به طرف مقابل نداشته و در نتیجه ارزش و حترام خاصی را نیز برای او قائل نیستیم.

اختیار دادن

زمانی که در مورد کسی کنجکاوی می کنید، تمام توجهتان را به او معطوف می کنید، با او حرف می زنید و در مورد نیازها ی آنها حساس هستید، تمام این موارد نشان از این امر دارند که دوست دارید طرف مقابل احساس ارزش کرده و قدرت و نیروی بیشتری را در اختیار او قرار دهید. وقتی که توجه و وقت خود را در اختیار آنها می گذاریم به این معناست که برایشان ارزش بالایی قائل هستیم و همچنین به آنها اهمیت می دهیم. به عنوان مثال اگر طرف مقابل تمایل به صحبت کردن با شما را داشته باشد، اما شما در حال بازی کردن با کامپیوتر بوده و یا با تلفن با شخص دیگری صحبت می کنید این امر حاکی از آن است که برای او ارزش زیادی قائل نیستید.

شفا بخشیدن

ارزش و احترام این قدرت را دارند که مشکلات فرد را بهبود بخشند، به ویژه اگر در گذشته روابط ناامید کننده و مضری را تجربه کرده باشند؛ به همین دلیل این بعد احترام از اهمیت خاصی برخودار می باشد. زمانیکه دوران بدی را سپری کرده باشیم، برایمان خیلی خوب است که دوره ای از ارزش و احترام متقابل را نیز تجربه کنیم. این امر سبب بهبود تمام زخم های گذشته میشود. به عنوان مثال اگر همسر خانمی او را رها کرده باشد و با دختری که جوان تر و زیباتر است ازدواج کرده باشد، خانم با وارد شدن در رابطه ای که برای او ارزش و احترام را به همراه دارد، به این نتیجه می رسد که خودش نیز شخص محترمی است و دارای عزت نفس می شود. این امر باعث بهبودی او میشود.

باید توجه داشت که احترام و اعتماد را نمی توان به طور تضمینی از طرف مقابل دریافت کرد. این دو مورد جزء مواردی هستند که به مرور زمان به وجود آنها پی خواهیم برد و بستگی به طرز برخورد طرف مقابل دارند. به عنوان مثال زمانیکه کسی که برایش ارزش قائل هستیم هیچ توجهی به ما ندارد و برایمان ارزش قائل نیست ما هم به مرور زمان مثل خودش می شویم. اکثر افراد نسبت به این مقوله حساس هستند و هنگامیکه احساس کنند طرف مقابل برایشان ارزشی قائل نیست، آنها نیز یک چنین رویکردی را در پیش می گیرند.

اگر احساس می کنید که احترام و ارزش لازم را از طرف مقابل دریافت نمی کنید چه کاری باید انجام دهید؟ همیشه یک راه حل وجود دارد و آن هم برقراری ارتباط میباشد. به هر روی واکنش شما از 2 حال خارج نخواهد بود یا این وضعیت تاسف بار را تحمل می کنید تا بتوانید خودتان را به او ثابت کنید و یا این کار را انجام نمی دهید و با کسی ارتباط برقرار می کنید که آنطور که شایسته شماست برخورد کند.

اگر هر 6 بعد احترام در کنار هم جمع شوند می توانید رابطه سالم و دل انگیزی را تجربه کنید. زمانیکه به فرد مقابل نشان می دهید که برایش ارزش و احترام قائل هستید او نیز در برابر شما یک چنین احساسی پیدا می کند و همین امر سبب می شود که نیروی درونی هر دوی شما افزایش پیدا کند.

دلسوخته